خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

دیالوگی کوتاه با دیوار

يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ق.ظ


ای دو صد لعنت بر آن فردا، که بخواهد بهتر از امروز باشد . . .


* * *


نیامدید . . .

منطقی هم این بود که نیایید . . .

آخر شما، نوادگان همان ها هستید که در روزهای سخت،

سردارشان را میان برف و کولاک، یکه و تنها،

رها کرده، عافیت پیشه کردند . . .


شما نوادگان همان ها هستید که برای تحکیمِ عافیت،

تهمت ها و افتراها به سردارشان زدند . . .


نمی دانم شاید هم علمی داشتید، از نوع خفیه،

که اگر می آمدید با ترکه پذیرایی شده،

یا شاید هم با . . .


* * *


عافیت طلبان،

اگر می آمدید،

با چه رویی در برابر مزارش می ایستادید . . .


چه می گفتید . . .


چگونه خود را معرفی می کردید . . .


« منم نوادۀ آن عافیت طلب، فلان بن فلان . . .

« منم نوادۀ آن عافیت طلب، فلان بن فلان . . .


خدایا این چه دردی است که پیر و جوان نمی شناسد . . .


* * *


حال که بیشتر فکر کردم،

حق می دهم،

منطقی هم این بود که نمی آمدید . . .


* * *


ای دو صد لعنت بر آن کس که برای شما هزینه کند . . .

و هزاران نفرین پیشکشِ آن فردایی که

می خواهد بهتر از امروز باشد.



  • نیما رهبر (شبخأن)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی