خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

دیالوگی کوتاه با دیوار

سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۳، ۰۶:۵۸ ق.ظ
چندی است که بی سر و سامانی شهرم، مرا از توجه به فصل پنجم، از فصول چهارگانۀ ایران که همانا فصل امتحانات باشد بازداشته است. گوئی همه چیز دست به دست هم داده تا هیچ نشود و آن بشود که آنها می خواهند!!! ملالی نیست؛ اما نمی دانم چرا باز هم آرام نمی گیرم، شاید، دروغ گفتن به خود را هم یاد نگرفته ام؛ مانند آنها که گفتند ساعت ها کار کارشناسی کرده ایم تا گزینه مناسب را انتخاب کنیم و گزینۀ مناسب همان بود که پیش بینی می شد. به عبارتی ساده و روان و بدون هیچگونه پیچیدگی: حفظ جایگاه خود با نام استفاده از جوانان !!! آستارا دم از جدائی می زند !!! کمکهای غیر منتظره به سپیدرود، رها کردن داماش به حال خود !!! امضای نمایندگان زیر نامۀ تخریب جنگل ابر !!! بلاتکلیفی در مرکز استان و شهر توریستی آن !!! و به هزاران هزار ناگفتۀ دیگر اضافه کنید پر کردن روزمۀ کاری شهرداری با طرح  عامه پسند (؟) سگ کشی و بیانیۀ پس از آن !!! تا همین دیروز هر مثالی که می خواستیم بیاوریم می گفتیم قدیمی ها گفته اند ... و چه خوب گفته اند. اما امروز به او که یک قدیمی بود هم شک می کنی که گفته بود: " قول را فعل لازم است " آنکه فعل ندارد لابد قول هم نمی دهد؟ !!! ولی امروز، در این مکان، غیر از این است!  روزگاری بود که دعا می کردیم مسئولان، مردم را از شر معضلات رودخانه های شهر نجات دهند، و اینک، روزی شده است که باید دعا کنیم رودخانه های شهر، مردم را از شر این مسئولان نجات دهند. روزگاریست که دانا به مکافات کمال می برد رشک به جاهل که چرا نادان نیست.
  • نیما رهبر (شبخأن)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی