خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

سردار جنگل

سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۳۰ ق.ظ
در مدرسۀ حاجی حسن رشت معلم میانسالی تدریس می کرد که خلخالی نام داشت و تلاب جوان نزد او تلمذ می کردند. او مردی وارسته و نیک محضر بود که با سخنانی دلنشین همگان را شیفته خود می ساخت. در کلاس درس تنها به تشریح قواعد صرف و نحو قناعت نمی کرد. به تربیت و ارشاد شاگردان بیش از تعلیم آنان اهمیت می داد. او در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان می آورد و از جامعه ای بحث می کرد که در آن بی عدالتی و ظلم و فساد و فقر و جهل وجود نداشته باشد. از انسان کامل سخن می گفت و کمالات و فضائل انسان را بر می شمرد. در میان شاگردان او طلبه جوان و خوش سیمائی دیده می شد که بیش از تمام شاگردان مجذوب بیانات استاد بود و با شور و علاقۀ بیشتری به این سخنان گوش می داد. سخنان استاد روشنی بخش مسائل مبهمی بود که غالباً ذهن وی را به خود مشغول می داشت. این طلبه جوان میرزاکوچک نام داشت. اسمش در اصل یونس بود و چون پدرش را میرزابزرگ می نامیدند او نیز به میرزاکوچک معروف شد. به سال 1298 قمری (1259 شمسی) در محلۀ استادسرای رشت چشم به جهان گشود. پس از آنکه خواندن و نوشتن را در مکتب آموخت به مدارس علوم دینی روی آورد. در مدرسۀ حاجی حسن با استادش خلخالی آشنا شد. سخنان معلم روشن بین و آزاده شعله در جان وی افکند و او را در افکار و اندیشه های عمیقی فرو برد. چگونه می توان مدینه فاضله را بنا کرد؟ از چه راه باید جامعه را از آلودگیها و زشتیها پاک ساخت و چگونه می توان عفریت فقر و بدبختی را بیرون راند؟  آیا جز مبارزه وسیلۀ دیگری وجود دارد؟ از اینرو بود که میرزاکوچک خان عازم تهران شد و در لحظه شماری برای سرنوشتی که انتظار او را می کشید. میرزاکوچک خان در نهضت مشروطیت ایران به آزادیخواهان پیوست و همراه مجاهدان گیلان در فتح تهران شرکت کرد. ابراهیم فخرائی که در نهضت جنگل با وی همکاری داشت در کتاب " میرزاکوچک خان، سردار جنگل " او را چنین توصیف میکند: " مردی خوش هیکل و قوی البنیه و زاغ چشم، دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده و پیشانی باز. از لحاظ اجتماعی مؤدب و متواضع و خوش برخورد و از جنبۀ روحی عفیف و با عاطفه و معتقد به فرائض دینی و مؤمن به اصول اخلاقی ... ورزش را دوست می داشت و هر روز تمرین می کرد. اهل مشروبات الکلی و دخانیات نبود ... مردی ساکت بود و متفکر و آرام، نطاق نبود ولی آهسته و سنجیده سخن می گفت. صحبت هایش اغلب با لطیفه و مزاح توأم بود و خود نیز از مطایبات دیگران لذت می برد. در قیافه اش جذبه ای بود که با هر کس روبرو می شد به ندرت اتفاق می افتاد که مجذوب متانت و محسور بیاناتش نگردد. " امروز 11 آذر سال 1393 مصادف با نود و سومین سالگرد شهادت تنهاترین سردار جنگل و بزرگ ترین سردار روزهای سخت ایران است. برای تمام جانفشانی ها و تحمل تمام خیانت ها و مشقت ها: روحت شاد و یادت برای همیشه در قلب ما خواهد بود.
  • نیما رهبر (شبخأن)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی