خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

گیلان نامه

يكشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۳، ۰۸:۴۹ ق.ظ
تمدن های گیلان : ---------------------تمدن مارلیک : " درۀ زیبای گوهر رود در بخش شرقی کوههائی که سراسر جلگه های جنوبی گیلان را از فلات ایران جدا می سازد و در ارتفاع تقریبی 500 متر از سطح دریا قرار دارد. این دره در دو طرف رودخانه ای به همین نام واقع شده که از شعبه های سفیدرود است ".   گوهر رود رودخانه کوچکی است که از ارتفاعات دامنۀ شمالی البرز سرچشمه می گیرد و پس از گذشتن از مسافتی کوتاه یعنی در حدود 15 کیلومتر به سفیدرود می پیوندد. آب ۀن در تابستان و پائیز صاف و زلال است ، ولی در فصل طیغانی ، یعنی در اواخر زمستان و اوائل بهار ، به سبب اختلاط با خاک به رنگ قرمز و تیره و به شکل مخلوطی از گِل و لای در می آید و همین گِل و لای است که به زمینهای اطراف رود برکت می بخشد. درۀ گور رود دارای آب و هوائی مناسب است و درختان وحشی و میوه های جنگلی در آن به فراوانی وجود دارد. در بیشتر ارتفاعات این دره درختهای زربین یا نوعی سرو روئیده که چوب آنها بسیار سخت و مقاوم است. به علت آب و هوای مناسب و رطوبت و شبنم کافی سطح دره از گلها و گیاهان وحشی پوشیده شده است. " کوه پر برف دُرفک با ارتفاع 2750 متر که در جهت شرقی این دره قرار گرفته به نمای طبیعت زیبای آن جلوه ای بدیع می بخشد. بدون شک وجود امتیازات فراوان درۀ گوهر رود بویژه زیبائی طبیعت ، اعتدال هوا و حاصلخیزی زمین توجه اقوامی را که بر این قسمت از ایران مسلط بودند جلب کرده و موجب شده است که بزرگان و حکمرانان آنها در این دره رحل اقامت افکندند. پژوهش در آثار بدست آمده از تمامی منطقه ، تمدنی را نشان می دهد که کم کم به سوی کما پیش رفته و به یقین تا رسیدن به ورز تمدن مارلیک مراحل مختلفی را پیموده است. تپۀ سنگی مارلیک و چهار تپۀ دیگر که هر یک نام مشخصی دارند در درۀ گوهر رود قرار گرفته اند. در آثار بدست آمده از آنها وضع اجتماعی ساکنان آن , اعتقادات آنها و نیز پاره ای از ویژگیهای قومی آنان مانند دلیری و جنگاوری به نمایش گذاشته شده است. وجود تپه های باستانی در درۀ گوهر رود ، باغها و برنجزارها ، هر یک به سهم خود حکایت از تمدن باستانی این منطقه را باز می گویند. بیشتر گورهائی که کشف شده اند با سنگ شکسته و ملاط ساخته شده و بدنۀ بیرونی آنها که به جداره تشه چسبیده است نا مرتب به نظر می رسد. یادمانه های تاریخی تمامی این گورستانها حکایت از دلبستگی ها و باورهای قومی دارد که تمدن مارلیک را ساخته اند. ساکنان این خطه به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و برای تأمین نیازهای آن وسائل مختلفی را با جسد به خاک می سپردند. حتی اسب نیز که در تمامی پیکارها همراه سوار خود بوده است بعد از مرگ صاحب خود کشته شده در جوار گور صاحب خود مدفون می گردید تا در زندگی پس از مرگ نیز بتواند او را در نبردهائی که خواهد داشت یاری رساند. مجموعه آثار بدست آمده در مارلیک ، مشخصات کامل یک قوم بومی و محلی و در عین حال یک تمدن واحد را می رساند. تمدنی که با تمدن های همجوار خود در ارتباط بوده و چنین ارتباطی شکل اشیاء بدست آمده آنها را قابل مقایسه ساخته است. از تپۀ مارلیک که گورستان فرماندهان و بزرگان قوم بود اشیائی بدست آمده که قدمت آنها با مقایسۀ آثار بدست آمده از آشوریها و سیتها و اورارتوها می تواند مشخص شود ، یعنی مقایسه با آثار اقوامی که در اواخر هزارۀ دوم و اوائل هزارۀ اول پیش از میلاد بیشتر وقت آنها برای دستیابی به سرزمینهای خاور نزدیک در جنگ و ستیز با یکدیگر می گذشت. آنچه که باید مورد توجۀ بیشتر قرار گیرد پژوهش در پیشرفت تمدن مارلیک در زمینۀ وجود خط نزد آن قوم است. زیرا با پیدا شدن مُهر استوانه شکلی که چند حرف از خط میخی بر آن نقش شده می توان چنی نتصور نمود که قوم مارلیک به مرحلۀ پیشرفته تری از تمدن یعنی استفاده از خط نیز توفیق یافته اند. با پیدا شدن شواهد بیشتری ، اگر در جنگها و غارتها از میان نرفته باشد ، شاید بتوان پرده از این راز برداشت.
  • نیما رهبر (شبخأن)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی