خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

خلوت من

ببه کي فردا، ايمرۊ جا بئتر ببه

گیلان نامه

يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۳۳ ق.ظ
بنام خداوند جان و خردسرگذشت مردمی که در شمال ایران و در کنار دریای خزر زندگی می کنند به وقایع محدود جغرافیایی آن ناحیه منحصر نمی گردد و تاریخ محلی آن می تواند در بسیاری از زمانها بیانی از حوادث عمومی ایران بوده باشد، همانطور که در پاره ای از قرنها منشأ تحولات در دنیای اسلام و تارخ ایران به معنی اعم کلمه نیز بوده است. یکی از دلایل این امتیاز از آنجا بدست می آید که ساکنان منطقه هرگز اجازه ندادند بیگانهء متجاوزی در آن راه یابد و به سرزمینشان پای نهاده و هر طور که بخواهد فرمان دهد. حتی خاندانهای باستانی که بر ایران حکومت می کردند نه تنها در مطیع ساختن آنان ناکام ماندند بلکه غالباً نمی توانستند از حملات مردم گیل و دیلم در امان باشند و ما نشانه های آنرا از زمان هخامنشیان تا عصر ساسانی و پس از آن در دوران امپراطوری اسلام فراوان       می بینیم. بلاذری ضمن توجیه واژه قزوین "کشوین" می گوید: در قزوین بخاطر نبردی که همواره میان ایرانیان و مردم دیلم بوده است سپاهیانی نگاهداری می شدند. مسعودی و یاقوت حموی نیز به ناکامی پادشاهان پیش از اسلام در مطیع ساختن مردم گیل و دیلم که همیشه بزرگترین دشمنان آنان بشمار می آمدند اشاره می نمایند. بعد از سقوط خاندان ساسانی، امویان و عباسیان نیز در برابر آنان وضعیت بهتری نداشتند، سپاه عرب توانسته بود قدرت های رم و ایران را درهم کوبد و از صحرای آفریقا گذشته به تنگهء جبل الطارق برسد و از طریق اسپانیا و راههای آبی آن به خاک فرانسه گام نهد، صلابت و قدرت امپراطوری خود را از ترکستان چین تا کوههای پیرنه در اروپا توسعه دهد، اما در گوشه ای از سرزمین ما و در حاشیهء دریای مازندران و در بیرون حصار جنگلها و کوههای گیل و دیلم ناکام می ماند و زمانی هم که از قهرمانیها و دلاوریهای آنان یاد می نمودند اندوهگین و نگران می شدند.رفته رفته شهرت جانبازیها و سخت کوشیهای آنان بسیاری از ستمدیدگان را وادار کرد که از شهر و دیار خود کوچ کرده به مردم دریادل و سخاوت پیشهء شمال ایران روی آورند.وقایع گیل و دیلم از این زمان بیش از گذشته با زندگی مردم ایران و دگرگونیهای جامعه اسلامی گره می خورد و چون اسلام بی واسطه و به کمک علویان در میان مردم منطقه رواج پیدا کرده بود در برابر اسلام اموی و عباسی آغازگر دورهء نوینی در حوادث سیاسی و اعتقادی و فکری و کلامی دنیای اسلام و تاریخ تشیع می گردد و دیدیم که خیلی زود نظام عباسی را به مبارزه طلبید.عباسیان اعتراف کردند که همیشه دو خطر بزرگ آنان را تهدید می کند، یکی از خارج که توسط دولت بیزانس پایه گذاری می شد، دیگری در داخل که از طبرستان و دیلم بطور جدی و روزافزون گسترش می یافت بخصوص که سرزمین آباد و ثروتمند آن در اختیار بزرگان آن منطقه قرار داشت که با علویان متحد بودند، و سرانجام تلاش سیاسی آل بویه سرآغاز تحولی گردید که عظمت و تأثیر خود را همچنان حفظ کرده است.اینک از آن زمان قرنها می گذرد و ما در دورانی قرار گرفتیم که باید برای ساختن آینده با گذشته های پر تحول و الگو ساز این دوران آشنا شویم زیرا، آگاهی از این وقایع و سخن گفتن از جغرافیای تاریخ، شکست ها، ناکامیها، سختی ها، تلاشها، آنهم از انسانهایی که نمی خواستند در برابر فجایع زمان ساکت باشند، نه تنها هیجان انگیز خواهد بود بلکه می تواند در رژهء انسانها و حادثه ها، داوری و احترام ما را برانگیخته و دریابیم که چگونه و چرا باید مدیون پیشینیان بوده و در برابر آیندگان آگاهانه احساس مسئولیت نمائیم.
  • نیما رهبر (شبخأن)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی